عملکرد سیستم عصبی در تشخیص درد

تا کنون در مورد این مسئله فکر کرده اید که سیستم عصبی ما چه طور درد را تشخیص می دهد؟ چه طور می تواند تفاوت میان یک ضربه دردناک و حس لمس یک پر را تشخیص دهد؟ و چه طور این اطلاعات باعث عکس العمل بدن می شود؟ چه طور یک درد شدید و حاد، به دردی مزمن تبدیل می شود؟  این ها سوالاتی است که پاسخ دادن به آن با زبانی ساده، بسیار مشکل است. اما با کمی آشنایی با نوع عملکرد سیستم عصبی در تشخیص درد ، می توانید تا حدودی پاسخ پرسش های خود را بیابید. بخش دانستنی مجله ماه با ارائه مقاله ای در این زمینه، به شما کمک می کند تا بهتر سیستم عصبی و واکنش آن به درد را بشناسید.

نحوه عملکرد سیستم عصبی در تشخیص درد

سیستم عصبی از دو بخش اصلی تشکیل شده است، مغز و نخاع. ترکیب این دو، سیستم عصبی مرکزی را تشکیل داده و اعصاب محرک و حسی، سیستم عصبی ثانویه را شکل می دهند. مغز و نخاع در مرکز و اعصاب حسی و محرک، در کل بدن پراکنده شده اند. به زبان ساده، اعصاب حسی از طریق نخاع، اطلاعات محیط اطراف را به وسیله پیام های عصبی به مغز  ارسال می کنند. مغز نیز این اطلاعات را به سیستم اعصاب محرک ارسال کرده و در نتیجه آن، بدن نسبت به اتفاقی که در محیط رخ داده واکنش نشان می دهد. در واقع این فرآیند، یک ورودی و خروجی پیچیده است که عملکرد سیستم عصبی در تشخیص درد را نشان می دهد.

تصور کنید شما بر روی یک صخره ایستاد اید. در این حالت، اعصاب حسی در سیستم عصبی ثانویه، چه طور تشخیص می دهد که شما بر روی یک سطح سفت و صخره ای ایستاده اید یا بر روی یک اسباب بازی نرم و لطیف؟ رشته های اعصاب حسی به مواد مختلف واکنش های مختلفی نشان می دهند و در پی آن، واکنش های شیمیایی متعددی ایجاد شده که منجر به تشخیص جنس شئ مورد نظر می شود. برخی از اعصاب برای واکنش در برابر شئ، نیاز به یک لمس سطحی دارند. اما برخی دیگر می بایست برای تشخیص شئ مورد نظر با قدری فشار لمس را حس کنند.

گیرنده های درد در سیستم عصبی بدن

گیرنده های خاص درد، که به گیرنده درد معروف هستند، به محض ایجاد جراحت یا ضربه فعال می شوند. زمانی که شما پای خود را روی یک صخره قرار می دهید، حتی اگر آسیبی نیز به پوست شما وارد نکند، بافت های پای شما به اندازه ای تحت فشار قرار می گیرد که گیرنده درد ها را فعال کرده و موجب واکنش آنها می شود. در این حالت از طریق اعصاب، پیغام هایی به نخاع و در نتیجه به مغز می رسد و موجب احساس درد و واکنش بدن می شود.

گیرنده های درد در سیستم عصبی بدن

نقش نخاع در سیستم عصبی بدن

نخاع، مجموعه ای از اعصاب است که کار انتقال پیام های عصبی از مغز به اندام ها و بر عکس را بر عهده دارد. در واقع نخاع راهی برای حرکت آزادانه اعصاب محرک و حسی است. البته کاربرد نخاع، چیزی فراتر از مرکز دریافت و ارسال پیام است. این مرکز عصبی، محل انجام برخی تصمیم گیری ها نیز هست که به آنها بازتاب یا واکنش گفته می شود.

بخش خاصی از نخاع که به dorsal horn معروف است، در واقع به عنوان مرکز ذخیره اطلاعات عمل می کند. به این صورت که از این قسمت، اطلاعات از مغز به اندام ها و از اندام ها به نخاع می رسد. پس از رسیدن سیگنال های درد به نخاع، این پیغام به مغز می رسد. عملکرد سیستم عصبی در تشخیص درد در این مرحله نیز بسیار پیچیده است، زیرا صرف برداشتن پا از روی صخره، مشکل درد را حل نمی کند. میزان درد در این مرحله تفاوتی ندارد، مهم این است که بافت های پای شما، نیاز به ترمیم دارند. به علاوه مغز می بایست در مورد اتفاق پیش آمده، اطلاعات کافی را داشته باشد. دردی که ایجاد شده، باید در مغز ذخیره شود تا اعصاب حسی مربوط به آن شناسایی شده و نوع واکنش فرد را مشخص کند.

ذخیره اطلاعات درد در تالاموس

در روند عملکرد سیستم عصبی در تشخیص درد پس از دریافت پیغام درد توسط مغز، این اطلاعات به تالاموس فرستاده می شود تا جهت تفسیر بیشتر، به دسته های مختلف تقسیم شود. قشر اولیه تالاموس، تشخیص می دهد که آیا پیش از این نیز تجربه ای شبیه به این وجود داشته یا خیر و اگر چنین اتفاقی پیش از این بوده، واکنش فرد چگونه بوده است. واکنش ها در برابر چنین دردی متفاوت است. مثلا اگر پس از یک مجادله سنگین با فردی به صخره برخورد کنید، ممکن است بدن طور دیگری واکنش نشان تا دهد یا زمانی که در یک مسابقه برنده شده اید و حالت انرژتیکی دارید، سیستم عصبی به نحوی دیگر در برابر برخورد با صخره عکس العمل نشان می دهید.

در بسیاری از موارد، عکس العمل قبلی شما نسبت به همان رویداد بر واکنش شما در زمان حال تاثیر گذار است. اگر پیش از این چنین تجربه ای داشته باشید، جراحت شما زودتر بهبود خواهد یافت. در واقع تجربیات گذشته می تواند عملکرد سیستم عصبی در تشخیص درد و نوع واکنش شما را مشخص کند.

ذخیره اطلاعات درد در تالاموس

دلیل بروز درد مزمن در بدن چیست

اما این سوال ممکن است ذهن را درگیر کند که چه اتفاقی میتوان درد حاد و شدید را به یک درد مزمن تبدیل کند. در واقع پس از یک حادثه، جراحت بهبود می یابد اما درد ناشی از آن به یک درد مزمن تبدیل شده و در هر شرایطی با فرد همراه خواهد بود. این سوالی است که ذهن بسیاری از افراد را به خود مشغول کرده و محققان تلاش بسیاری برای یافتن پاسخ آن کرده اند. به گفته آنها، عوامل ژنتیکی میتواند یکی از علل این امر باشد.

استفاده از آرام بخش برای تسکین دردها

در اغلب موارد برای کاهش درد در افراد، از مورفین و انواع مختلف آن استفاده می شود که البته همه در مورد عواقب آن، اطلاعات کافی دارند. در واقع بیش از 2000 سال است که مورفین مسکن دردهای مزمن است. همچنین برای درمان دردهای شدید و حاد، در اکثر موارد از مواد مخدر استفاده می شود که در حقیقت راه جدیدی برای کاهش درد است. در مورد مثال بالا، زمانی که جراحت پا بهبود یافت، درد نیز متوقف می شود. به این دلیل که گیرنده های درد هیچ آسیب دیگری در بافت ها پیدا نکرده اند که نیاز به ترمیم داشته باشد. این حالت را درد حاد می نامند زیرا در زمان ایجاد آسیب، به وجود آمده و سپس از بین می رود.

اما در برخی موارد، گیرنده های حسی همچنان فعال بوده و در حال انجام ماموریت جهت بهبود آسیب هستند. زیرا بیماری خاص یا هر عامل دیگری، مانع از بهبود کامل می شود. در واقع یک سری عوامل خاص با تاثیر در عملکرد سیستم عصبی در تشخیص درد باعث می شوند که بدون وجود جراحت یا آسیب، مغز سیگنال های درد را دریافت کرده و در پی بهبود اوضاع باشد. این فرآیند، موجب می شود تا درد حاد به دردی مزمن تبدیل شده و درمان آن نیز به مراتب سخت تر شود. مجله اینترنتی ماه پیشنهاد می کند تا مقاله سلول های یادگیری مغز را مطالعه نمایید.

[rs_post_grid cats=”39″ show_author=”no” post_per_page=”12″]
ممکن است شما دوست داشته باشید
نمایش نظرات (3)